آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Pay Off

ˈpeɪˈɒf peɪɒf

معنی pay off

phrasal verb

پرداخت کردن، تسویه کردن

phrasal verb

رشوه دادن، تطمیع کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
phrasal verb

انتقام گرفتن، تقاص گرفتن

phrasal verb

مثمر ثمر بودن، نتیجه‌ی مطلوب دادن

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pay off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pay off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pay off

لغات نزدیک pay off

پیشنهاد بهبود معانی